آخالهاي سرباره استحکام سطح مقطع جوش را کاهش ميدهند و يک منطقه مستعد ترک ايجاد ميکنند.
ذوب ناقص
عدم اتصال بين فلز جوش و فلز پايه يا بين پاسهاي جوش
علت
1. استفاده از الکترودهاي کوچک براي فولاد ضخيم و سرد
2. آمپراژ ناکافي
3. زاويه الکترود نامناسب
4. رعت حرکت بسيار زياد
5. سطح کثيف (پوسته نورد ، لکه ، روغن و ...)
نتيجه
اتصال جوش را ضعيف ميماند و به يک منطقه مستعد ايجاد خستگي تبديل ميشود.
به شدت استحکام اتصال جوش شده را کاهش ميدهد. تخلخل سطحي به اتمسفر خورنده اجازه ميدهد که فلز جوش را مورد حمله قرار دهد و موجب نقص در آن شود.
همراستا نبودن اتصال جوش Join misagnment
اين مشکل معمولا همراستا و همسطح نبودن قطعاتي که به هم جوش ميشوند ناميده ميشوند. عدم همراستايي يک مشکل معمول در آماده سازي روشهاي لب به لب است و هنگامي ايجاد ميشود که صفحات ريشه و صفحات اتصال از فلز پايه در محل درست خود براي جوشکاري قرار نگرفتهاند.
علت
1. مونتاژ نادرست قطعاتي که بايد جوش شوند.
2. خال جوشهاي ناکافي که ميشکند يا بست زدن ناکافي که موجب حرکت ميشود.
نتيجه
همراستا بودن جدي است، زيرا نقص در ذوب لبه ريشه موجب ايجاد مناطق تمرکز تنش ميشود در سرويس دهي موجب شکست خستگي زود رس اتصال ميشود.
ترک جوش Weld cracking
انواع مختلفي از عدم اتصال ممکن است در جوش يا مناطقي که تحت تأثير حرارت قرار ميگيرند، رخ دهد. جوشها ممکن است داراي تخلخل ، آخالهاي سرباره يا انواع ترکها باشند. تخلخل و آخالهاي سرباره شايد در جوش تا حدي قابل قبول باشد اما ترکها در جوش هرگز قابل قبول نميباشند. وجود ترک در جوش يا در مجاورت جوش نشانگر اين مسئله ميباشد که حتما مشکلي در حين کار وجود داشته است. بررسي دقيق ترکها ، تعيين علت اجاد آنها و نيز راههاي جلوگيري از آنها را براي ما امکان پذير ميسازد. در ابتدا ما بايد به اين مسئله توجه داشته باشيم که بين ترک و شکست تفاوت قائل شويم. منظور ما از ترک ، پديدهاي است که در اثر عواملي مانند انجماد ، سرد شدن و تنشهاي داخلي که به علت انقباض جوش ميباشد ايجاد ميگردد. ترکهاي گرم ، ترکهايي ميباشند که در دماهاي بالا رخ ميدهند و معمولا به انجماد ربط دارند.ترکهاي سرد ترکهايي هستند که بعد از اينکه جوش به دماي اطاق رسيد، رخ دهد و ممکن است حتي به HAZ رابط داشته باشد. بيشتر ترکها در اثر تنشهاي فيزيکي انقباض که معمولا با کشيدن يا تغيير شکل جسم همراهي باشد در هنگام سرد شدن جوش رخ ميدهد، ايجاد ميشوند، اگر انقباض محدود شود، اين تنشهاي فيزيکي کرنشي ، تنش داخلي پسماند را بوجود ميآورند که اين تنهاي پسماند منجر به ايجاد ترک ميشوند.
در واقع دو نيروي مخالف وجود دارد:
1. تنشي که بوسيله انقباض ايجاد ميشود.
2. استحکام و سختي فلز پايه
تنشهاي ناشي از انقباض با افزايش حجم فلزي که تحت انقباض قرار گرفته است، افزايش مييابد. جوشهايي در ابعاد بزرگ و فرآيندهايي با نفوذ زياد کرنشهاي انقباضي را افزايش ميدهند. تنشهايي که در اثر کرنشهاي انقباضي ايجاد ميشود با افزايش استحکام فلز پر کننده و فلز پايه افزايش مييابد. همچنين وقتي که استحکام تسليم افزايش بايد تنش پسماند نيز افزايش مي يابد.
1. ضرورت جوشکاري
2. پيشگرم
3. دماي بين پالسي
4. عمليات حرارتي پس از جوش
5. طراحي اتصال
6. روشهاي جوشکاري
7. مواد پر کننده
ترک عرضي
ترک عرضي ترک متقاطع نيز ناميده ميشود. ترکي است که در جهت عمود بر طول جوش ايجاد ميشود. اين نوع ترک از انواعي است که اغلب در جوشکاري با آن مواجه ميشويم و معمولا جوشي که داراي استحکام بالاتري در مقايسه با فلز پايه ميباشد ديده ميشود. اين نوع ترک ميتواند همراه با هيدروژن نيز باشد و کل ترک منطقه متأثر از جوش HAZ که پيشتر شرح داده شد ناشي از مقدار بالاي هيدروژن ، تنشهاي پسماند و ريز ساختارهاي حساس ميباشد. فرق عمده بين اين دو ترک اين ميباشد که ترک عرضي در فلز جوش نتيجه تنش پسماند طولي ميباشد. چنانچه پاس جوشکاري بصورت طولي انقباض يابد، فلز پايه در مقابل اين نيرو مقاومت ميکند و در واقع دچار تراکم و فشردگي ميشود. استحکام بالاي فلز پايهاي که در مجاورت جوش ميباشد در برابر فشردگي ناشي از انقباض جوش مقاومت ميکند و در واقع فشرده شدن جوش را محدود ميکند. بخاطر ممانعتي که فلز پايه به عمل ميآورد، تنشهاي طولي در جوش گسترش مييابد..
وقتي با ترکهاي عرضي مواجه ميشويم بايد سطح هيدروژن و شرايط نگهداري الکترودها را مد نظر داشته باشيم. در مورد ترک عرضي ، کاهش استحکام فلز جوش معمولا يکي از راهکارهاي حذف اين نوع ترک ميباشد. تأکيد زيادي بر روي فلز جوش وجود دارد چون فلز پر کننده به تنهايي ممکن است جوشي رسوب دهد که داراي استحکام پايينتري باشد و نيز تحت شرايط عادي فلزي نرم باشد. البته با تأثير عناصر آلياژي استحکام جوش بالا ميرود و از نرمي آن کاسته ميشود. استفاده از جوشهايي با استحکام پايينتر ، يک راه حل مؤثر در کاهش ترک عرضي مؤثر ميباشد، البته به شريطي که استحکام جوش با استانداردهاي تعريف شده مطابقت داشته باشد
علت
1. آمپر بسيار پائين
2. فاصله ريشه ناکافي
3. استفاده از الکترود با قطر بالا
4. سرعت حرکت زياد
نتيجه
سرعت جوش را ضعيف ميکند و به مستعد ايجاد خستگي تبديل ميشود
ترک منطقه متاثر از جوش
بوسيله جدايشي که بلافاصله مجاور گرده جوش رخ ميدهد مشخص ميشود، اگر چه اين نوع ترک مربوط به فرآيند جوشکاري ميباشد با اين حال ترکي است که در روي پايه رخ ميدهد نه درخود جوش. اين ترک به نام تک مجاور جوش ، ترک گوشهاي يا ترک تأخيري نيز ناميده ميشود. چون اين ترک بعد از اينکه فولاد در دماي f ْ400 انجماد يافته است رخ ميدهد ترک انجمادي نيز ناميده ميشود و چون با هيدروژن نيز همراه ميباشد ترک همراه با هيدروژن نيز ناميده ميشود.
. براي اينکه ترک HAZ رخ دهد سه شرط بايد بطور همزمان برقرار باشد:
1. بايد مقدار کافي هيدروژن وجود داشته باشد.
2. جوش بايد به حد کافي نفوذ پذير باشد.
3. بايد به حد کافي تنشهاي داخلي يا پسماند وجود داشته باشد.حذف يکي از سه شرط فوق معمولا باعث ميشود که اين نوع ترک از بين برود. در جوشکاري ، يک راه براي حذف اين نوع ترک اين است که دو يا سه متغير (مقدار جوش نفوذ پذير جوش) را محدود کنيم. هيدروژن از منابع مختلفي ميتواند وارد جوش شد. رطوبت و ترکيبات آلي منابع اصلي هيدروژن در جوش ميباشند. هيدروژن ميتواند در فولاد ، الکترود ، ترکييبات روپوش الکترود و در آتمسفر وجود داشته باشد.
همراستا نبودن اتصال جوش
اين مشکل معمولا همراستا و همسطح نبودن قطعاتي که به هم جوش ميشوند ناميده ميشوند. عدم همراستايي يک مشکل معمول در آماده سازي روشهاي لب به لب است و هنگامي ايجاد ميشود که صفحات ريشه و صفحات اتصال از فلز پايه در محل درست خود براي جوشکاري قرار نگرفتهاند.
علت
1. مونتاژ نادرست قطعاتي که بايد جوش شوند.
2. خال جوشهاي ناکافي که ميشکند يا بست زدن ناکافي که موجب حرکت ميشود.
نتيجه
همراستا بودن جدي است، زيرا نقص در ذوب لبه ريشه موجب ايجاد مناطق تمرکز تنش ميشود در سرويس دهي موجب شکست خستگي زود رس اتصال ميشود.
نفوذ ناقص L.O.P Lack of pentertation
عدم نفوذ کامل فلز جوش به ريشه اتصال
کلیه حقوق این سایت متعلق به تست جوش است. و کپی برداری از اون پیگرد قانونی دارد
طراحی سئو ، بازاریابی اینترنت ، شرکت تجارت الکترونیک پویا سامانه ونک www.pouyaweb.net